سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر آنچه درباره ی گرافیک
درباره



هر آنچه درباره ی گرافیک

وضعیت من در یاهـو
Farshad Baradaran
امیدوارم این وبلاگ مثمر ثمر واقع بشه...

 

عکاسی ماکرو

 

عکاسی ماکرو به نوعی عکاسی گفته می شد که در آن تصویر اشیا بزرگتر از اندازه واقعی شان، با نسبتی بزرگتر از ?:? گرفته می‌شود.

عکاسی ماکرو


در عکاسی ماکروی واقعی باید فاصله بین لنز تا صفحه تصویر از فاصله لنز تا سوژه بیشتر باشد. در دوربین های فیلمی عکاسی ماکرو نیاز به مبدل های ماکرو یا حلقه های لنز ماکرو دارد. لنز های ویژه ماکرو معمولا گرانتر از سایر لنزها هستند و مخصوصا برای نزدیک شدن زیاد به سوژه و جلوگیری از تغییر شکل تصویر طراحی شده اند. بعضی از لنزهای تله فتو نیز دارای قابلیت ماکرو می باشند که با ترکیب اپتیکی ویژه ای که دارند می توانند در شرایط بسیار نزدیک به سوژه نیز روی آن فوکوس نمایند.
یکی از مزایای دوربین های دیجیتال این است که بیشتر آنها قادر به عکاسی ماکرو با کیفیت خوب می باشند. در بعضی از انواع این دوربین ها تا حد بسیار زیادی می توانند به سوژه نزدیک شوند، ولی در بعضی دوربین های دیگر از زوم برای پر کردن کادر و بزرگ کردن سوژه استفاه می شود. بطور کلی در عکاسی ماکرو، سرعت شاتر بسیار پایین است و استفاده از یک پایه محکم برای عکاسی ایده بسیار خوبی است. بعلاوه عکس گرفتن با استفاه از تایمر دوربین از لرزیدن دوربین و خراب شدن عکس جلوگیری می شود.
نماهای بسیار نزدیک معمولا بسیار جالب و نیز مفید می باشد. در عکاسی ماکرو جزئیاتی از شیئ دیده می شود که با چشم معمولی نمی توان دید.
یک تمبر ژاپنی با دید کاربردی تر عکاسی ماکرو برای ثبت تصویر اشیاء ارزشمندی نظیر سکه‌ها، جواهرات یا تمبرها بکار می‌رود. دیگر استفاده عکاسی ماکرو در صنعت است که برای بازرسی و کنترل کیفیت از آن استفاده می‌شود، همچنین صنعت بیمه برای ثبت تصویر اجزاء ارزشمند دستگاهها از این تکنیک استفاه می کنند. بطور کلی نمای درشت و نزدیک اشیاء می‌تواند کاربردهای بسیار متنوعی داشته باشد. همانطور که قبلا ذکر شد تصویر نمای نزدیک یک شیء معادل نگاه کردن به آن شیء با ذره بین است. جزئیاتی که بطور معمول قابل دیدن نیستند ناگهان بیرون می زنند و زیبایی‌ها یا زشتیهای نهفته جسم به چشم می‌آیند. برای مثال گلها برای این عکاسی سوژه بسیار جالبی می‌باشند. دو چالش مهم در عکاسی ماکرو عبارتند از: باریکی عمق میدان بخاطر نزدیکی زیاد لنز به سوژه و دیگر سختی نورپردازی جسم بگونه‌ای که روی آن سایه نیفتد. در ادامه بحث به این دو موضوع می‌پردازیم.

عمق میدان <\/h2>

عکاسی ماکرومیدان به محدوده درست فوکوس شده تصویر گفته می شود. عمق میدان بیشتر تحت تاثیر دیافراگم لنز می‌باشد. دیافراگم کوچک (عدد f بزرگتر) عمق میدان بزرگتری از دیافراگم بزرگ (عدد f کوچکتر) دارد. با دوربین‌های جمع و جور که امکان تعویض لنز وجود ندارد ترکیب دوربین و لنز در تعیین میزان حداقل نزدیکی به سوژه مهم می‌باشد. بعلاوه بیشر دوربین های کوچک امکان انتخاب دیافراگم را به استفاده کننده نمی‌دهند. بنابر این اگر سوژه بخوبی روشن نشده باشد احتمالا دوربین دیافراگمی باز را انتخاب نموده و عمق میدان را کاهش خواهد داد. در بسیاری از حالات ناحیه شارپ تصویر از چند میلیمتر تا تقریبا ?? سانتیمتر خواهد بود.
خط قرمز ناحیه کانونی تصویر و نوار سبز محدوده فوکوس (عمق میدان) را نشان می دهد.
مساله کوچکی عمق میدان ایجاب می کند که سوژه و دوربین حتما موازی هم باشند.  با اطمینان از موازی بودن سوژه و دوربین تا حد ممکن می توان مطمئن شد که عمق میدان در تصویر یکنواخت باقی می‌ماند.
با لنزهایی که معمولا در دوربین‌های کوچک استفاده می‌شوند، ایجاد اعوجاج در نماهای نزدیک موضوعی مهم می‌باشد. تغییرات ایجاد شده توسط لنز مانند انحنای گوشه‌ها به درون و برآمدگی میانی تصویر از مشکلات معمول می‌باشند. اگر تغییر شکلی در عکسهای ماکرو دوربینتان دیدید نشانه وجود نقص در دوربینتان نیست، بلکه به معنی این است که این لنز برای عکاسی ماکرو طراحی نشده است. برای پنهان کردن مشکل از خط‌های واضح صاف افقی و عمودی در ترکیب بندی عکستان پرهیز نمایید و یا از تغییر شکلهای نرم افزاری برای تصحیح عکس استفاده نمایید. عکاسی ماکرو و نماهای بسیار نزدیک معمولا باعث تغییر شکلهای پرسپکتیو شبیه لنزهای واید می‌شود. استفاده از این خاصیت برای ایجاد حالات خاص در عکس ترفند خوبی است.
قطعات کوچک مقوای سفید و یک آینه برای روشن کردن سوژه مورد استفاده قرار گرفته‌اند. دوربین با استفاده از سه پایه ثابت شده است.

همانطور که می‌دانید عمق

نورپردازی <\/h2>

عکاسی ماکرو

چالش دوم درعکاسی ماکرو برای عکاس ایجاد نورپردازی مناسب برای سوژه است. این کار بخصوص هنگامی که دوربین به سوژه بسیار نزدیک باشد خیلی مشکل است. معمولا از فلاش نمی توان بطور موثری استفاده کرد، چون یا باعث تغییر رنگ عکس می‌شود و یا به احتمال زیاد باعث زیاد شدن بیش از حد نور بخاطر نزدیکی زیاد به سوژه می‌شود. در چنین حالاتی بهترین کار این است که فلاش را خاموش کرده و زحمت تهیه منبع نور مناسبی را بخود بدهید!
در هوای آزاد از نور خورشید و چند تکه آینه کوچک به عنوان منعکس کننده می توان برای حذف سایه‌های ناخواسته استفاده نمود. در محل سربسته نیز می توان با استفاده از لامپهای معمولی و بازتابنده‌های ساده به نتایج خوبی رسید. توجه کافی داشته باشید که ممکن است بخاطر حذف زردی نورهای تنگستن مجبور باشید تصحیح رنگ و تراز سفیدی مناسبی را در تصویر ایجاد نمایید. اگر آینه در دسترس نباشد یک تکه مقوای سفید نیز خوب است و نور را بطور مات بر روی سوژه بازمی‌تاباند. راه دیگر این است که یک مقوا را با فویل‌های آلومینیومی بپوشانید تا بازتابندگی آن را بالاتر ببرید. اگر لازم بود می‌توان برای توزیع یکنواخت‌تر نور روی سوژه از بازتابنده های بیشتری استفاده نمود.
این گل با استفاده از نور طبیعی روشن شده است. با مقواهای سفید نور پخش شده و سایه‌های تند حذف می شود. اگردوربین شما لنز زوم دارد شما مجبور نیستید دوربین را زیاد به سوژه نزدیک نمایید . این امکان بخصوص در زمانی که امکان نورپردازی درست تصویر وجود ندارد بسیار مفید است و زوم اپتیکال به شما اجازه می دهد تا دوربین را عقب ببرید و سوژه را براحتی نور پردازی نمایید و هنوز هم یک عکس تمام کادر داشته باشید. هنگامی که از زوم برای نزدیک کردن عکس استفاده می کنید استفاده از سه پایه و یا هر وسیله دیگر برای حذف لرزشهای دست یادتان نرود. دوربین دیجیتال یکی از بهترین راههای گرفتن عکسهای ماکرو است. بعضی دوربین ها می توانند در حد یکی دو سانتیمتر به سوزه نزدیک شوند. دیده شدن بلافاصله نتیجه کار در دوربین های دیجیتال امکان تصحیح اشتباهات احتمالی را ایجاد می نماید. باز هم بدانید، تجربه بهترین راهنما است، پس دوربین‌ها بدست، پیش بسوی استفاده از تمام تواناییهای ابزاری که در دست دارید!


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط Farshad Baradaran 88/11/5:: 2:45 عصر     |     () نظر

برای مبارزه با تاریکی شمشیر نمی کشم بلکه شمع می افروزم.

مهندس اکبر پنداشته

پ

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط Farshad Baradaran 88/10/19:: 2:1 عصر     |     () نظر

رنگ آبی خالص فعال به نظر میرسد و رو به سردی میرود. با اعصاب سروکار دارد. رنگ قرمز از رنگهای گرم به آسانی تاریک و خاموش نمیگردد. رنگیست انعطاف پذیر و به حالات مختلفی در می آید به راحتی میتوان آنرا با آبی یا زرد مخلوط کرد و استعداد فراوانی برای تغییر مایه های رنگی دارد. قرمز نارنجی رنگی تاریک و متراکم است و نمایانگر نیرویی آتشین و حرارت درونی و باطنی است. زرد، روشنترین رنگ بین رنگهاست. زرد تراکمی از سفیدی است. زرد طلایی رنگی است منور با درخششی ملایم و بدون وزن و نامتعادل است زرد سمبل: آخرت، شگفتی، پادشاهی و سلطنت، نور، خورشید . نارنجی مرکب از زرد و قرمز و دارای درخشش خورشید حد اعلای گرما

ادامه مطلب...

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط Farshad Baradaran 88/10/19:: 1:32 عصر     |     () نظر

رنگ آبی:

رنگ آبی خالص فعال بنظر می آید و همیشه رو به سردی می رود. رنگ آبی با اعصاب سرو کار دارد. اشخاصی که رنگ آبی را ترجیح می دهند اغلب دارای پوستهای رنگ باخته و گردش خون آنها ضعیف است و دارای اعصابی قوی و محکم هستند.
رنگ آبی در طبیعت پر قدرت و دوران خود نمایی آن در زمستان است.
رنگ آبی همیشه سایه دار است و در عین حال اتمسفر شفافی دارد.
رنگ آبی با تمام والورهایش در طبیعت به چشم می خورد.
رنگ آبی تمام جنبه های روح را نشان می دهد.
رنگ آبی معنی ایمان را می دهد و به فضای لایتناهی و روح اشاره می کند.
وقنی رنگ آبی تاریک می گردد تنزل و سقوط می کند و معنی وهم و بیم و ترس غم و اندوه و مرگ نیستی را می دهد.
رنگ آبی نشان دهنده فکری برتر و مافوق طبیعی است و به عالم بالا اشاره دارد.
رنگ آبی نشان دهنده وفاداری وایمان است.
رنگ آبی روی رنگ سیاه بسیار روشن و با قدرت می شود و مانند نور به جلو می آید.
رنگ آبی روی بنفش تیره تاریکتر به نظر می آید رو به عقب می رود و رنگی ناتوان و حقیر است. رنگ آبی روی قهوه ای تیره قدرتش افزون می شود.
رنگ آبی روی قرمز نارنجی زندگی دوباره می گیرد و به نوسان می آید.
درمجموع رنگ آبی دارای کاراکتر اسرار آمیز است و آرامش این رنگ در تابلوهای مسیح همواره به چشم می خورد.

ادامه مطلب...

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط Farshad Baradaran 88/10/19:: 1:26 عصر     |     () نظر

مطلبی کوتاه درباره عکاسی چهره (پرتره)

برای خیلی از دوستان و خودم در مورد عکاسی پرتره سئوال پیش میآید که چگونه پرتره بگیریم؟ چه پرتره ای خوب است؟ بغیر از پرتره های فامیلی و خصوصی هدف از پرتره چیست؟ قواعد آن بر چه اساسیست؟

 

بدنبال مطالب و منابعی میگردم و هر از گاهی نقل قولهائی را اینجا خواهم گذاشت. این وبلاگ خصوصی نیست بنام شخص خاصی هم نیست هدف از ایجاد آن گردآوری مطالبی درباره وجه مشترکمان (عکس) است و یک کار خیر، شاید بروز نمودن آن باعث تلاش بیشتر و پیشرفت خودم شود ولی نمیخواهم سری کتابها و مقالاتی که در دسترس دارم و داریم خصوصی بماند ، بنظرم نشر و بسط علم بهترین کار دنیا و زکات زندگی است.

 

عکاسی پرتره یکی از شاخه های این رشته است و درضمن خود به سبکهای مختلف منشعب میگردد هرچند اطلاعات زیادی ندارم ولی میدانم نور و کادربندی مهمترین عامل یک پرتره موفق است. اینکه پرتره برای چه مصارفی تهیه میشود (تبلیغاتی،سینمائی،خبری/سیاسی،مجالس و مهمانی و عروسی،هنرهای تجسمی ، مفهومی، اجتماعی، محیطی و ...)نیز خیلی بر محصول نهائی تاثیرگذار است.

 

هر کس که دوربینی دارد حداقل دلخوشیش گرفتن چند عکس از آدمهای اطراف، دوستان، نزدیکان و مجموعه ای از کارهای اجتماعی است. تقریبا همه کنجکاوند بدانند چه پرتره ای زیباتر خواهد شد و قواعد آن چیست؟ به یک پاراگراف مفید دراینباره برخوردم که آقای رحیم دانائی در کتاب آموزش نوین عکاسی خود ذکر کرده بودند، در آینده اگر مطلب مفیدی پیدا کردم باز هم در اینجا خواهم آورد.

 

"

عکس را پر کنید

رابرت کاپا، عکاس معروفی که جانش را در راه کار خود گذاشت،جمله معروفی دارد که می گوید: اگر عکس شما چیز جالبی از آب در نیامده است، علت این است که به سوژه نزدیک نشده اید. این یکی از بهترین توصیه ها جهت برداشتن عکس بهتر است.اگر بنا به دلایلی نمیتوانید به سوژه نزدیک شوید، از یک لنز تله جهت این کار استفاده کنید. در بعضی از حالات مثل عکاسی پرتره با گرفتن عکس بصورت عمودی میتوانید تمام عکس را از سوژه پرکنید و یا پس از چاپ عکس قسمتهای خالی را ببرید.

 

در عکاسی از سوژه های انسانی با کادربندی منظره، مواجه با مقدار زیادی فضای خالی در عکس هستیم جهت عکاسی از این سوژه ها از کادربندی پرتره استفاده کنید. به این وسیله کل عکس پر خواهد شد و فضای اضافی در آن بوجود نخواهد آمد.

   

 

پیام عکس را واضح بیان کنید

در عکسهائی که از یک منطقه وسیع و با لنز واید گرفته می شوند، ممکن است نقاطی از عکس دارای تصویر تار باشند و در اطراف یا کنار سوژه قرار گرفته باشند. وجود چنین نقاط که به فلو معروف هستند، چیزهائی اضافه در عکس میباشند و جهت واضح و روشن بیان کردن عکس میتوان با تغییر محل سوژه و یا دوربین، عکس را بدون آنها انداخت.

 

کادربندی های تکراری

از کادربندی های تکراری، مثل سلسله های کوه که در پشت سر هم واقع شده اند، باید خودداری کرد، چرا که تصاویری خسته کننده خواهند بود. به علاوه سعی کنید که کادربندی سوژه را در پائین عکس انجام دهید تا عکس شما دارای عمق بیشتری باشد.

 

کادربندی سوژه های انسانی

در عکاسی از یک شخص، نباید کنار عکس، جاهائی از بدن او را که دارای بند هستند قطع کنند. این نقاط عبارتند از گردن،آرنج،کمر،زانو و قوزک پا. این مسئله نکته ای در مورد زیبا شناسی است و همیشه سعی کنید که محل قطع کردن را در پائین و یا بالای این بندها انجام دهید.

 

قرار گرفتن زانوهای افراد در کنار لبه عکس، یکی از دلایل خوب نشدن این عکس است.

 

 

به علاوه در عکاسی از موضوعات انسانی، هدف از به تصویر کشیدن شخص تا حدی نشان دادن شخصیت او در عکس است، بنابراین در پس زمینه سوژه نباید عناصر شلوغ و گمراه کننده ای وجود داشته باشند که نظر چشم را بخود جلب کنند. چیزی که در این میان مهم است، نشان دادن حالت و تا حدی عواطف دورنی سوژه در تصویر است."

 

و قسمتی از کتاب عکاسی از تاریخ تا تکنیک ترجمه و تالیف آقای فرهاد گشایش:

 

" عکاسی از چهره

یک عکس چهره (پرتره) خوب، ارزشی بیش از ثبت چهره ظاهری شخص دارد. عکس چهره اگر خوب و حساب شده گرفته شود،می تواند احساس و عواطف شخص را نشان دهد،حالت روحی وی را آشکار سازد و یا اطلاعات خاصی از وی را بیان کند.حالت قرارگیری شخص در برابر دوربین یا محیطی که شخص در آن قرار گرفته، شاید اساسی نباشد، اما اطلاعات مهمی را درباره کار فرد و شخصیت وی ارائه می دهد.

در عکاسی چهره، باید فرد یا موضوع عکس در حالت راحتی قرار بگیرد تا بدین ترتیب عکس طبیعی تر جلوه کند. گاه نیاز است که چندین عکس گرفته شود تا سرانجام عکس مطلوب بدست آید. در نورپردازی چهره اگر از نور پراکنده استفاده شود، عکسبرداری آسانتر خواهد شد. زیرا در این صورت نیاز به تغییر زیادی در نحوه قرارگیری دوربین یا موضوع وجود ندارد. نورپردازی از جوانب موضوع، جلوه ای سه بعدی به تصویر می دهد. هر چقدر نور جانبی ، که نور اصلی است، شدیدتر باشد، بافت و جزئیات چهره برجسته تر میشود وتاثیر بیشتری بر چین و چروکهای صورت خواهد داشت.استفاده از این نورپردازی بستگی به هدف و منظور عکاس خواهد داشت زیرا برخی از افراد مایل نیستند چهره پر چروکشان در عکس ظاهر شود! برای نرم تر شدن سایه ها و از بین رفتن بافت صورت در تصویر باید از نور پراکنده استفاده کرد و یا نور را از روبرو به چهره تاباند.

 

انتخاب دقیق و محیط و عناصر پیرامون فرد، تاثیر زیادی در قدرت بیانی عکس دارد زیرا بیننده، تصویر چهره را در ارتباط با عناصر پیرامونی آن مورد قضاوت قرار میدهد. در مجموع میتوان عکاسی از چهره یا اشخاص را به سه دسته عمده تقسیم کرد:

 

تک چهره رسمی:

در این عکسها (همچون عکسهای پرسنلی)، حالت شخص، نور و زمینه عکس را عکاس تعیین میکند و همه چیز بطور کامل تحت کنترل و در اختیار عکاس است.

 

تک چهره غیر رسمی:

در این نوع عکاسی، حالت شخص، اشیا پیرامونی و لباسها به گونه ای انتخاب و تنظیم میشوند که حاصل یک عکس طبیعی و عادی باشد.

 

تک چهره غافلگیرانه:

در این حالت، عکاس طوری عمل میکند که شخص مورد نظر منوجه وی نشود. لذا در این عکسها حالت شخص کاملا طبیعی است و متوجه عکاس و دوربین نیست. برای گرفتن چنین عکسهائی باید دوربین همیشه در حالتی تنظیم مناسب شود و آماده باشد تا عکاس خیلی سریع و بی آنکه جلب توجه کند، عکسبرداری کند.معمولا استفاده از سرعتهای بالای شاتر مفید است چون در صورت تکان خوردن شخص، عکس خراب نخواهد شد. استفاده از فیلم های با حساسیت بالا مثلا ایزوی 400 توصیه میشود.(در دوربینهای دیجیتال هم بسته به عملکرد و نوع دوربین) ارتفاع دوربین به هنگام عکاسی از اشخاص باید در ارتفاع بینی شخص باشد.

 

اگر قرار است عکس تمام قد باشد، باید دوربین در ارتفاع بالای سینه شخص قرار گیرد.در عکاسی از اشخاص، چون مرکز توجه چهره شخص است، معمولا سعی می شود که زمینه عکس ساده باشد تا از انحراف بیننده جلوگیری شود. نگاه مستقیم شخص سبب جلب توجه بیننده عکس میشود. اگر چشمان موضوع از وضوح کامل برخوردار باشد، هرچند بقیه قسمتهای تصویر کمی خارج از تنظیم باشند،تمام عکس واضح بنظر خواهد رسید. در کادربندی عکس نیز باید توجه داشت که وسط آرنج یا سر زانو در حاشیه پائین عکس قرار نگیرد، زیرا در این صورت، بنظر میرسد که دست یا پا بریده شده اند. در هر صورت نباید حاشیه عکس با مفاصل دست و پا تلاقی کند. بهتر است کادربندی به گونه ای باشد که حاشیه عکس یا در زیر یا در بالای مفاصل قرار گیرد.

در عکاسی از اشخاص در آتلیه، بدلیل امکان نورپردازی دقیق، میتوان عکسهای مطلوبی تهیه کرد. در این حالت دوربین بروی سه پایه و در برابر موضوع قرار میگیرد. لامپ اصلی در یک سمت موضوع و از روبرو میتابد و لامپ پر کننده در سمت مخالف آن از روبرو. لامپ کوچکی نیز موهای موضوع را روشن میسازد. برای روشن بودن زمینه عکس از یک لامپ پس زمینه استفده میشود. فاصله دوربین تا موضوع نیز مطابق با لنز متفاوت است. اگر لنز نرمال باشد، این فاصله حدودا بین 8/1 تا 4/2 متر خواهد بود. "


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط Farshad Baradaran 88/10/11:: 11:0 صبح     |     () نظر
<   <<   11   12   13   14   15      >